سینا سینا ، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 30 روز سن داره

گل پسر دردونمون

ختنه کردن نی نی گل

1393/5/2 16:41
نویسنده : خاله سارا
1,991 بازدید
اشتراک گذاری

بالاخره بابا سامان راضی شد که تو رو ختنه کنن اخه بابایی میگفت تو کوچولو هستی بعدا که بزرگتر شد.

اون روز صبح(7 اسفند)باباجون ابوالفضل من وتو و مامان زهره رو برد مطب دکتر واسه ختنه کردن تو. بابا سامان برازجان بود به همین خاطر مادر جون با عمو مسیح اومدن. دکتر تورو از من گرفت و همه رفتن توی اتاق جز من . به من اجازه ندادن.صدای گریه تو تمام مطب رو گرفته بود و من نگران پشت در اتاق مدام راه میرفتمغمگین بابایی هم از برازجان زنگ میزد حالتو میپرسید.بعد در اتاق باز شد و گفتن تمام شد تو گریه میکردیگریه وبغل هیچکس اروم نمیشدی انگار با همشون قهر بودی حتی باباجون.اما تا من بغلت کردم اروم شدی تا چند روز بغل هیچکس

نمیرفتیبوس

                

پسندها (2)

نظرات (0)